خاطرات خانواده ما

صبح با تو

پنجشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۹ ب.ظ

صبح بر میخیزم که آماده بشوم برای کار. همینکه که تمام وسایلم را جمع و جور میکنم دم آخر یک نگاه به چهره ی زیبای تو می کنم. انرژی میگیرم و به سمت بیرون می روم. عاشقانه تو را دوست دارم. بدون تو بودن برای من غیر ممکن هست. 

  • عبدالله کاوسی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی